امثال و حکم مردم عرب جنوب ایران


ضرب المثل نوعی بیان است شامل سخنان برجسته و ماندگارکه ضمن حفظ استقلال هویتی  در زبان مردم اقوام مختلف کاربرد دارد. گرچه تاریخ همه­ ی امثال تقریباً مسکوت است، اما در عین حال هرکدام از آن­ ها دارای تاریخچه ه­ای هستند که در دل اعصار و ازمنه پنهان مانده است.


در یک بررسی ساده در می ­یابیم بسیاری از قصص و پندآموزی ­ها از درون همین ضرب المثل­­ ها بیرون آمده است.
ایران کشوری است کثیر المله که در طول تاریخ به­ همت اقوام ساکن در آن برابر تندباد حوادث ایستادگی ی کرده و استوار پا برجا باقی مانده است. اعراب ساکن در جلگه های جنوب از جمله این اقوام هستند که علی­رغم سیطره زبان فارسی، اما هم­چنان در محاورات خویش از فرهنگ و زبان بومی ی­شان استفاده می ­نمایند و از ضرب المثل ­های ویژه خود بهره می­ جویند.
به ­علت تغییرات اجتماعی بعضی از این امثال با فرهنگ امروز مردم نسبتی ندارد ولی بر خود فرض دانستم که به عنوان جزیی از فرهنگ مردم آن­ ها را ثبت کنم و این به­ معنی تأیید بعضی از آن­ ها نیست.
گرچه این صرفاً به ضبط امثالی که به مردم عرب ایران مربوط است اشاره می ­نماید، اما به لحاظ گستردگی دایره­ زبان عربی از این ضرب المثل­ ها در بخشی از عراق، کویت و بحرین هم استعمال می ­شود، در پاره ­ای از موارد با تغییر الفاظ گستره این ضرب المثل ­ها را وسیع­تر دیده است. قدر مسلم آن­که فرهنگ مردم عرب جنوب ایران در جغرافیای آن با هم یکسان نیست و در هر گوشه­ ای از آن ضرب المثل ­ها با توجه به مناطق شهری و روستایی تفاوت دارند. به­ طور مثال ضرب المثل­ های رایج میان مردم عبادان ( آبادان) و محمره (خرمشهر) منشأ مدنی و روستایی و ضرب المثل ­های رایج در فلاحیه (شادگان) و خفاجیه (سوسنگرد) منشأ روستایی دارند. از این لحاظ این ضرب المثل ­ها کمی با هم فرق دارند که در این کتاب لحاظ شده تا معانی مفهوم­ تر گردد.
نکته دیگری که لازم است مطرح گردد موکول به این است که برای سهولت در خوانش این ضرب المثل­ ها از بعضی حروف فارسی و به آن شکلی که مصطلح است استفاده شده است و اعراب گذاری کلمات نیز بر مبنای قرائت محلی صورت گیرد و به ­نظر نگارنده و ضمن احترام به قواعد صرف و نحو با این روش و ساده کردن صورت کلمات بهتر می­شد به مفهوم سازی جملات کمک کرد.
برای ضبط این ضرب المثل ­ها و نکته ­ها نیز از شیوه­ی شنیدن آن­ ها که به­ کمک دوستان و همشهری­ هایم میسر شد و سامان دهی آن به صورت یک ذهن جمعی دنبال شد.
کاظـم آل یاسیـن

نظرات